خاطرات طنز جبهه( ۵ )گربه یکی از نیروها از نگهبانی که برگشت پرسیدم چه خبر گفت جاتون خالی یک گربه عراقی دیدم گفتم از کجا فهمیدی گربه عراقیه گفت آخه همینجور که راه میرفت جار میزد المیو المیو
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.